شش فرایند اصلی در زوج درمانی به روش اکت :
1- ارزش ها :
از مهمترین فرآیندهایی که در روانشناسی اکت بسیار مورد توجه قرار گرفته است، توجه به ارزشها و عقیدههای شخصی بهشمار میآید. در این روند درمانی مسائلی که در زندگی برای انسان از اهمیت بالایی برخوردار است شفافسازی میشوند. این ارزشها توسط درمانگر در قالب سؤالهایی مانند «تو میخواهی چگونه انسانی باشی؟»، «چه مسئلهای برای تو مهمتر است؟»، «تو در زندگی بهدنبال چه چیزی هستی؟» و «میخواهی وقت خود را صرف چه موضوعی نمایی؟» از مراجع پرسیده میشود. هر انسان درصورت داشتن ارزشهای واضح و مشخص میتواند زندگی آرام و عمیقی برای خود بسازدروانشناسان در سبک درمانی اکت، از ارزشها بهعنوان جهتیاب یا قطبنمای زندگی یاد میکنند، چراکه این ارزشها هستند که به انسان مسیر را نشان میدهند و او را به آن سمت هدایت میکنند شناسایی و روشن سازی ارزش ها برای زوج ها راهنمایی فراهم می کند که بتوانند رفتارهایی را که می خواهند در رابطه انجام دهند بشناسند وبه آنها برای امتحان کردن رفتارهای تازه انگیزه می دهد.
2-عمل متهدانه:
با هدف اهمیت به ارزشها بر انجام اعمال مؤثر تأکید مینماید. در این فرایند درمانی روشها و تکنیکهای سبک درمانی اکت، سبب تغییر الگوهای رفتاری ناهنجاری میگردد که باعث ایجاد موانع روانشناختی شدهاند. زمانی که انسان به شناخت ارزشهای خود دست مییابد و خود را همسو با این ارزشها مینماید، میتواند بعدی عمیق به زندگی خود ببخشد و آن را معنا دارد نماید. عمل و کرداری که مبتنی بر ارزش باشد طیف وسیعی از افکار و احساسات مطلوب و نامطلوب را تحریک میکند. درنتیجه عمل متعهدانه برای داشتن یک زندگی ارزشمند حتی اگر درد و رنج بههمراه داشته باشد، به انسان میآموزد «انجام دهد آنچه را که لازم است انجام گیرد».
در این مدل رفتاری، رفتارهای سنتی مانند هدفگذاری، مواجهه، فعالسازی رفتاری و آموزش مهارتها مورد توجه قرار میگیرند. همچنین هر رفتار یا مهارتی که بتواند زندگی را هدفمند و پربارتر کند در این بخش مورد آموزش قرار میگیرد. بهعنوان مثال مهارتهایی مانند «آرامسازی خود و مقابله با بحران»، «جرأتورزی و حل مسئله»، «مذاکره و مدیریت زمان» و… جهت ارزشمندتر کردن زندگی آموزش داده
در این مدل رفتاری، رفتارهای سنتی مانند هدفگذاری، مواجهه، فعالسازی رفتاری و آموزش مهارتها مورد توجه قرار میگیرند. همچنین هر رفتار یا مهارتی که بتواند زندگی را هدفمند و پربارتر کند در این بخش مورد آموزش قرار میگیرد. بهعنوان مثال مهارتهایی مانند «آرامسازی خود و مقابله با بحران»، «جرأتورزی و حل مسئله»، «مذاکره و مدیریت زمان» و… جهت ارزشمندتر کردن زندگی آموزش داده
3-همجوشی زدایی :
یعنی انسان بیاموزد از خاطرات، تخیلات و افکارش فاصله بگیرد، چراکه ما انسانها به مرور در زندگر روزمره درگیر افکار و خاطرات خود میشویم که ممکن است بسیاری از آنها را جدی بگیریم. اما فاصله گرفتن از این افکار یا به اصطلاح عدم جدی انگاشتن آنها سبب میشود انسان از تهدید آنها خود را رها کند. به این معنی که انسان به افکار خود مانند یک رهگذر یا یک ماشین در حال عبور نگاه کند، اجازه بدهد بیاید و برود بدون آنکه خود در این افکار غرق شوند. اگر انسان بیاموزد با یک دید کلی به رفتارهای تهدیدکننده نگاه کند، درک خواهد کرد که افکار انسان همانند رویدادهای گذرا است نه حقایق مسلم جهان هستی. بنابراین سبک درمانی اکت (ACT) کمک میکند تا فرد نظارهگر افکار خود باشد تا بتواند از اثر و نفوذ آن بکاهد این روش به زوجین کمک می کند از افکار ناشی از طرحواره ها جداشوند.
4-تماس با لحظه حال :
اساس روانشناسی اکت، ذهن آگاهی و در زمان حال بودن است، به این معنی که انسان به اتفاقی که در همین لحظه در حال وقوع است آگاه باشد. آگاهی کامل انسان از تجربیات حال حاضر و تمرکز بر آنها هدف اصلی رویکرد ACT محسوب میشود. در این فرایند با منطقی کردن افکار و رفتار افراد مطابق با زمان حال، سبب بیداری ذهنی آنها میشوند. زمانی که انسان میآموزد که در لحظه زندگی کند، با حالات و احساسات اکنون ارتباط برقرار میکند، آنها را بپذیرد و در آغوش گیرد. بنابراین بهجای آنکه افکار مخرب روحیه او را تضعیف و بهمریخته کنند، مانند یک نسیم بیانتها میآیند و میروند و درنهایت سبب هیچ نگرانی یا رفتار ناخوشایندی نمیشوند این دیدگاه کمک می مکند زوجین خود را از دریجه طرحواره هایشان نببنند.
5-پذیرش :
در رویکرد درمانی اکت، پذیرش به معنای قبول احساسات، هیجانات ادراکات، تمایلات و… محسوب میشود و در مقابل واژه اجتناب قرار میگیرد. این فرآیند به انسان کمک میکند تا به جای اینکه با حالات درونی خود مبارزه کند، آنها را همانطور که هستند تجربه کند نه آنطور که میخواهد باشد. به عنوان مثال اگر مراجع به افکار وسواس گونه دچار باشد، در این روند درمانی میآموزد آن افکار را بهعنوان چیزی که در ذهنش وجود دارد بپذیرد، هرچند که غیر منطقی و ناخوشایند هستند. رویکرد ACT به انسان کمک میکند تا به جای کنترل یا تغییر اجباری افکار، آنها را بپذیرد و کاملاً آگاهانه احساسات و حالات منفی و ناراحتکننده را با احساسات مثبت جایگزین کند.
6-آگاهی یافتن از خود Self as Context:
همه انسانها به خویشتن و خود بسیار فکر میکنند، درنتیجه سبب میشود افکار، احساسات، خاطرات، خیالات و… ایجاد شوند. این افکار در زمانهای مختلف و در شرایط متفاوت در زندگی تغییر میکنند، اما انسانی که قرار است به این تغییرات توجه کند هیچگاه تغییر نمیکند. سبک درمانی اکت با این عقیده که جوهره وجودی انسان هیچگاه مورد تغییر قرار نمیگیرد، با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد فرصتهای عملی ایجاد مینماید تا این آگاهی خالص رشد پیدا کند.
عدهای از متخصصین علم روانشناسی در جلسات درمانی خود پیشنهاد میکنند مراجع تعادلی میان همه جنبههای خود ایجاد کند تا بتواند سریعاً مشکلات مربوط به سلامت ذهن و روان مانند فوبیا یا افسردگی را درمان کند. زمانی که یک فرد اطلاعات کافی از تجربیات خود داشته باشد، میتواند به آنها بهشکل آشکارا نگاه کند و با تأثیرات بیشتری به احساسات خود توجه کند. ازنظر روانشناسی اکت، خود از سه بعد مورد بررسی قرار میگیرد:
خود بهعنوان زمینه، در چهارچوب ارتباط من در مقابل تو و حال در مقابل آینده قرار میگیرد. خود بهعنوان یک فرآیند که ساختار زمانی دارد، شامل تفکرات انسان در مورد گذشته، حال و آینده است. خود بهعنوان یک مفهوم ساختار وجودی و ریشه عمیقی دهی
عدهای از متخصصین علم روانشناسی در جلسات درمانی خود پیشنهاد میکنند مراجع تعادلی میان همه جنبههای خود ایجاد کند تا بتواند سریعاً مشکلات مربوط به سلامت ذهن و روان مانند فوبیا یا افسردگی را درمان کند. زمانی که یک فرد اطلاعات کافی از تجربیات خود داشته باشد، میتواند به آنها بهشکل آشکارا نگاه کند و با تأثیرات بیشتری به احساسات خود توجه کند. ازنظر روانشناسی اکت، خود از سه بعد مورد بررسی قرار میگیرد:
خود بهعنوان زمینه، در چهارچوب ارتباط من در مقابل تو و حال در مقابل آینده قرار میگیرد. خود بهعنوان یک فرآیند که ساختار زمانی دارد، شامل تفکرات انسان در مورد گذشته، حال و آینده است. خود بهعنوان یک مفهوم ساختار وجودی و ریشه عمیقی دهی
منبع کتاب درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای زوج ها